مدل فکری
مدل های فکری
انواع مدل فکری و طرز فکر
این مقاله در 21:34 تاریخ 12 بهمن 97 بروزرسانی شده است.
فایل صوتی مقاله در انتهای همین صفحه قرار داده شده است 🙂
خب همه ما با مقوله “فکر کردن ” و “تفکر” آشنایی داریم.
اما حالا می خواهیم درباره مدل های فکری یا انواع طرز فکر با هم گپ و گفتی داشته باشیم.
( می گوییم گپ و گفت چون مشتاقانه منتظر بازخورد های شما هستیم 🙂 )
تجربه هایی که تا حالا داشتیم:
تقریبا همه ما افرادی را دور و برمان دیده ایم که باور دارند، همانگونه که بدنیا آمده اند،
همانگونه هم از دنیا می روند و در نهایت همه ما می میریم پس چرا تلاش کنیم؟
یا می گویند انسان ها با توانایی به دنیا می آیند. پس اگر بااستعداد بودند که خوش بحال شان،
وگرنه باید بسوزند و بسازند چون نمی توانند کار دیگری انجام بدهند.
یا می گویند: من آدمی هستم که یا کاری را انجام نمی دهم یا اگر انجام دهم کولاک میکنم.
یا عده ایی که اصلا نمی شود از آن ها انتقادی کرد چون بر این باور هستند که بهتر از آن ها وجود ندارد.
یا وقتی مانعی سر راهشان قرار می گیرد و مساله ای (بجای استفاده از لفظ “مشکل” از لفظ “مساله” استفاده
می کنیم ——> درباره این موضوع در کارگاه “حل مساله و تصمیم گیری” مفصلا صحیت کرده ایم) برایشان پیش می آید،
آن را نیمه کاره رها می کنند چون از موانع و مسایل متنفرند و دوست دارند که در بهترین حالت ممکن قرار داشته باشند.
اما این فقط یک طرف ماجراست!
طرف دیگر افرادی هستند که بطور عامیانه به آن ها می گوییم “روشن فکر” .
این دسته از آدم ها افرادی هستند که میل به رشد و جلو رفتن دارند.
حاضرند سختی های مسیر را تحمل کنند و به نتیجه دلخواه شان هم برسند( اما لازم است این را
هم به خاطر داشته باشند که تلاش باید هوشمندانه باشد تا بهترین نتیجه را بدهد، وگرنه اینکه خود را
خسته کنیم و مدام مشغول باشیم دلیلی بر موفق شدنِ حتمی نمی تواند باشد!
پس شدیدا لازم است که بنزی تلاش کنند نه تراکتوری!)
تقریبا همه ما با این افراد دست کم یک برخورد کوچک داشته ایم.
حالا یا با آن ها هم فکر و موافق بوده ایم یا مخالف!
حقیقت این است که:
نه تنها ما، بلکه هیچ کسی نمی تواند شخص دیگری را متقاعد به انجام کاری کند.
جز اینکه خودش به همان روش زندگی کند و به نتایج خوب و عالی ای برسد تا دیگران مشتاق روش او شوند و
از وی بخواهند که به آن ها هم کمک کرده و راه را نشان شان دهد.
به نظر شما:
آیا می توان از این روش نتیجه گرفت؟
آیا اگر مسیر را نشان شان دهیم، زندگی آن ها بهتر می شود؟
اگر یاد بگیرند چطور با مسایل کنار بیایند، می توانند آن ها را به بهترین شکل ممکن حل کنند؟
آیا می شود در زمینه ای هم خوب بود و هم دست دست نکرد؟
آیا تلاش کردن کاری بیهوده است؟ مخصوصا وقتی در زمینه ای باشد که استعدادی در آن وجود ندارد؟
آیا همیشه باید در منطقه امن خود بمانیم و خودمان را به چالش نکشیم یا هرازگاهی لازم است؟
آیا میتوان استفاده خوبی از انتقاد کرد وقتی ما را مورد انتقاد قرار می دهند؟
یا
اگر فردی بدون هیچ استعداد و توانایی خاصی به دنیا بیاید، می تواند در زندگی اش انسان توانمند و موفقی بشود؟
پیشنهاد می کنم:
برای اینکه با طرز فکر خودتان بیشتر آشنا شوید ،
کمی بیشتر بر روی سوالات بالا توقف کنید و
پاسخ هایتان را یادداشت کنید،
تا در انتها راحت تر بتوانید درباره خودتان نظر بدهید ، گمراه نشوید و گیر نکنید.
انواع مدل فکری
دو نوع مدل فکری داریم و قرار است درباره این دو نوع مفصلا گپ و گفتی داشته باشیم (می گوییم گپ و گفت
چون مشتاقانه منتظر بازخورد های شما هستیم 🙂 )
مدل فکری ایستا:
کسانی که این مدل فکری را دارند، به “بودن” معتقدند.
یعنی باور دارند که چیزی قابل تغییر نیست!
همانگونه می تواند باشد که تا حالا بوده!
پس میتوان گفت که:
این دسته از افراد اعتقادی به آموزش دیدن و آموزش دادن هم ندارند،
چون امیدی به بهتر شدن ندارند و همانگونه که از اسم مدل فکری هم مشخص است،
همه چیز برایشان ساکن و ایستاست.
مدل فکری رشد:
کسانی که این مدل فکری را دارند، به “شدن” معتقدند.
یعنی باور دارند که میتوان بهتر شد و تغییر ایجاد کرد!
مخصوصا تغییرهای خوب و اثرگذار 🙂
پس میتوان درباره این دسته هم گفت که:
به آموزش دیدن و آموزش دادن باور دارند و همانگونه که از اسم مدل فکری شان هم پیداست،
اهل رشد و جلو رفتن هستند و از آن لذت هم می برند.
موافقید وارد جزییات شویم تا راحت تر به شناخت هم درباره خودمان و هم دیگران برسیم.
(چون در قسمتی از مقاله “یادگیری چیست؟ | 6 تکنیک یادگیری” درباره اهمیت نوع اطرافیان مان صحبت کردیم. پس لازم است
که بتوانیم با یک مکالمه کوتاه، تشخیص بدهیم که آیا فرد مقابل، با ما هم مسیر است یا نه.)
انتقاد:
- در مدل فکری ایستا:
در این مدل فکری، انتقاد چیز خیلی بدی به حساب می آید.
چون باور دارند انتقاد از من یعنی اینکه:من در فلان زمینه خوب نیستم و همین باعث شده که از من انتقاد بشود.
- درمدل فکری رشد:
اما این مدل فکری، انتقاد را عامل مثبتی در جهت رشد خودش می داند و
باور دارد که در انتقاد مسایلی مطرح می شود که خیلی بیشتر از تعریف و تمجید می تواند به رشد وی کمک کند.پس آن را مفید و قابل استفاده می داند.
موانع:
- در مدل فکری ایستا:
افراد با این نوع مدل فکری، از هرگونه مانع و چاله و چوله بیزارند.
چون معتقدند که جلوی پیش رفتن شان را می گیرد و
وقت شان را تلف می کند.
بهمین خاطر باور دارند که این موانع نباید وجود داشته باشند.
دیگر بماند که چه واکنشی نشان می دهند! - درمدل فکری رشد:
افراد یا این مدل و طرز فکر، از موانع استقبال می کنند چون
آن ها را نوعی فرصت می دانند که می توانند کلی توانایی و مهارت در پروسه پیش رو یاد بگیرند.
و همین مساله به تنهایی می تواند آن ها را نسبت به روز قبل شان جلو ببرد،
چیزهای بیشتری یاد بگیرند و
سریع تر رشد کنند.
چالش:
- در مدل فکری ایستا:
افراد با این نوع مدل فکری، بر این باورند که چالش ها، زندگی آن ها را نا امن می کند
و چون آن ها نمی خواهند به این نا امنی دچار شوند، به چالش ها روی خوش هم نشان نمی دهند.
و باز چون آن ها را ناامن می دانند، باور دارند که تا جایی که می شود باید از چالش ها فاصله گرفت.
ولی اگر در دل چالش ها هم قرار بگیرند بخاطر حس ناامنی که دارند آن ها رها می کنند. - درمدل فکری رشد:
افرادی که این مدل فکری را دارند به چالش ها هم به چشم فرصت نگاه می کنند.
فرصتی که می تواند باعث جلو رفتن، رشد و پیشرفت آن ها بشود.
تلاش:
- در مدل فکری ایستا:
افرادی که این مدل فکری را دارند، “تلاش” را احمقانه می دانند و معتقدند که “تلاش” مختص احمق هاییست
که الکی خوش هستند.
پس بهتر است “الکی جون نکنن” !!! - درمدل فکری رشد:
افراد با این مدل فکری، تلاش را لازمه رشد کردن و جلو رفتن می دانند.
و بر این باورند که با تلاش درست می توان هرچیزی که مدنظر است را، به دست آورد.
توجه به:
- در مدل فکری ایستا:
افرادی که مدل فکری ایستا را انتخاب کرده اند، بیشتر پیگیر نتیجه هستند.
و نتیجه هم که باید عالی باشد.
به عبارتی می گویند: یا کاری را انجام نمی دهم، یا آن را عالی انجام می دهم!
و لازم است این را هم یادآور شویم که این یکی از بارزترین ویژگی های افراد “کامل گرا”ست که،
بطور عامیانه “کمال گرا” جا افتاده است. و کتاب “100درصد” هم بر روی همین موضوع تمرکز کرده است.
که در حال حاضر فایل پی دی اف آن را بر روی سایت قرار داده ایم. - درمدل فکری رشد:
و اما کسانی که این مدل فکری را دارند، بیشتر تمرکز خود را بر روی فرآیند و مسیر قرار می دهند.
چون بر این باورند که در طی مسیر می توان کلی چیزهای جدید یاد گرفت که به رشدشان خیلی بیشتر کمک می کند.
باورها:
- در مدل فکری ایستا:
و اما باوری که دارند بسیار جالب و عجیب به نظر می آید!
چون باورشان این است که :افراد با توانایی های شان به دنیا می آیند! حالا اگر توانایی خوبی باشد که خوش بحالشان!اما اگر نبود تا آخر عمر باید بسورند و بسازند!! چون نمی توانند آن ها تغییر بدهند!!
- درمدل فکری رشد:
اشخاص با این طرز فکر، “توانایی” را قابل یاد گرفتن می دانند 🙂
و باور دارند که میشود توانایی مد نظر را یاد بگیریم و در آنها رشد هم بکنیم 🙂
بیایید به قسمت اول پستی با همین موضوع در اینستاگرام نگاهی بیندازیم 🙂
و حالا قسمت دوم :
و حالا نویت قسمت سوم و آخری:
ولی ؟؟؟
آیا می توان بطور قطعی گفت که مدل فکری ما فقط “ایستا” یا “رشد” است؟
یعنی یکی از این دو مدل؟
ممکن است با خود بگویید:
من کسی را دیده ام که وسط قرار دارد!
یعنی یکسری از جاها “ایستا” هستند
و یکسری از جاهای دیگر “رشدی” .
بله حق با شماست و درست هم دیده اید و تحلیل کرده اید 🙂
چون ممکن است ما در بعضی موارد ایستا باشیم و در بعضی دیگر رشدی !
انتخاب با شماست:
و آزادید که هر کدام را که مایلید انتخاب کنید.
اما اگر ایستا را انتخاب کردید، بهتر است عواقب آن را هم بپذیرید!
چون حداقل دنیای فعلی برای رشد کردن، مدل فکری خودش یعنی “مدل فکری رشد“ را می پسندد.
بقول آقای ویلیام گلاسر:
فایل های ویدیویی بالا در آپارات هم آپلود شده اند 🙂
قسمت اول 🙂
قسمت دوم 🙂
قسمت سوم 🙂
فایل صوتی مقاله “مدل های فکری” خدمت شما 🙂
مقاله “خودسازی چیست؟” رو هم میخوام ببینم و استفاده کنم .
مطالب زیر را حتما بخوانید
-
بازی هایی برای خودشناسی ( چگونه خود را بشناسیم ؟ )
22.48k بازدید
-
خودشناسی چیست ؟ چگونه خود را بشناسیم ؟
24.63k بازدید
-
معجزه خدا در وجود خودتان را پیدا کنید-در راستای خودشناسی
3.12k بازدید
-
هفت راهکار ساده برای یافتن توانایی هایی که از وجود آنها در خودمان بی خبریم!
3.95k بازدید
-
کودک درون چیست ؟ در راستای خودشناسی
2.81k بازدید
دیدگاهتان را بنویسید