ذهن یاغی

کتاب ذهن یاغی

کتاب ذهن یاغی به قلم من سحر خانجانی و همکارم استاد عباس طاهری،

ضمیر ناخودآگاه و ذهن افسارگسیخته ما را به چالش می‌کشه و درباره آن صحبت میکنه.

این کتاب برای همه کسانیست که می‌خواهند زندگی بهتری برای خود بسازند.

زمانی که انسان بخواهد زندگی متفاوتی برای خود ایجاد کند،

تنها به صرف سخت‌کوشی و تلاش هرگز موفق نخواهد شد.

با مطالعه کتاب ذهن یاغی برایتان شفاف میشود که چگونه فکر ما سرنوشت ما را میسازد.

برای اینکه بهتر متوجه شوید ذهن مان تا چه حد یاغی است، به شما یک خبر بد و یک خبر خوب می‌دهیم.

خبر بد اینکه هر کدام از ما در باتلاق افکار منفی مان گیر افتاده ایم.

افکاری منفی که در راه رسیدن به خواسته‌ها و آرزوهایمان (چه این خواسته‌ها مالی و ثروت‌طلبی باشند چه سلامتی و یا هر خواسته دیگری) موانع زیادی را ایجاد کرده‌اند.

ولی خبر خوب این که با استفاده از تکنیک‌هایی که در این کتاب با شما به اشتراک گذاشتیم، می‌توانید به تدریج اثرات این افکار منفی را تغییر دهید.

همان‌طور که احتمالاً شنیده‌اید یا در مطالعات گذشته خود خوانده‌اید، افکار ما مستقیم بر سلامتی و جسم مان تأثیر می‌گذارند.

در حقیقت چیزی که به ما نگفته اند این است که ، جسم به عنوان خدمتکاری برای ذهن انسان است و

هر کاری که ذهن بخواهد، جسم بی‌ چون‌ و چرا آن را انجام می‌دهد؛

حتی اگر این کار بر اساس نظم و منطق باشد و یا بدون فکر و به صورت اتفاقی رخ دهد.

در کتاب ذهن یاغی کاملا شفاف توصیح داده ایم که تفکرات منفی چگونه باعث بیماری جسمی و

در مقابل تفکرات سرزنده و درست باعث ایجاد حس شادی می‌گردند.

پس می‌توان گفت سلامتی و بیماری انسان به تفکرش وابسته است.

پس بهتر است اینگونه بیان کنیم که افکاری که پر هستند از دلهره و اضطراب ، باعث بروز ضعف در جسم و بدن مان می شوند .

حتی افکار منفی اگر نتوانند به جسم آسیبی وارد نمایند، بدون شک سیستم عصبی بدن را مختل می‌کنند و

بسته به قدرت و تکرار این افکار، با سرعتی متفاوت بر زندگی و سرنوشت ما انسان‌ها تأثیر مستقیم می‌گذارند.

خیلی اوقات با تداوم فکر کردن به چیزی و اعتقاد به ان، همان سراغمان می‌آید.

مثلاً معتقدیم که بعد از هر خنده، یک گریه است.

این سبب می‌شود ناخودآگاهِ ما انرژی‌هایی از خود ساطع کند که در جهان هستی تأثیرگذار باشد و

ذهن دوست دارد ما را به سمتی ببرد که معتقد به آن هستیم؛

بنابراین ما را به سوی گریه می‌کشاند.

شما با مطالعه دقیق این کتاب دست تان می اید که هیچ مانع بیرونی برای رسیدن به خواسته‌هایمان وجود ندارد

و همه اتفاقات بیرونی زندگی، از درون خودمان نشأت می‌گیرند.

در یکی از بخش های  کتاب ذهن یاغی می‌خوانیم:

یک ترموستات را که برای کنترل دما در یک اتاق قرار داده ‌شده است را تصور کنید.

زمانی که این ترموستات روی یک دمای مشخص مثلاً 20 درجه تنظیم ‌شده باشد،

دمای آن اتاق همیشه 20 درجه باقی خواهد ماند و تغییری نخواهد کرد.

حالا اگر پنجره‌های اتاق را باز کنید و هوای سرد بیرون وارد اتاق شود،

دمای اتاق به‌ طور طبیعی کاهش پیدا می‌کند؛

اما این کاهش دما موقتی است چون ترموستات باعث می‌شود سیستم گرمایشی اتاق فعال شود و

دمای اتاق بعد از چند دقیقه به همان 20 درجه بگردد.

بر عکس آن نیز صادق است یعنی اگر دمای اتاق به دلیلی افزایش پیدا کند،

ترموستات باعث می‌شود سیستم سرمایشی فعال شود و دمای اتاق دوباره به همان درجه قبلی برگردد و

دمای اتاق روی 20 درجه ثابت بماند و تغییری نکند.

همه ما انسان‌ها نیز در وجود خود یک ترموستات داریم که درجه آن روی شخصیت فعلی ما تنظیم ‌شده است و ثابت است.

 

شما میزان درآمد یا حقوق خود را فرض کنید،

معمولاً درآمد ماهیانه شما در یک چارچوب حدوداً ثابتی است

اما اگر یک ماه به ‌طور اتفاقی درآمد شما افزایش چشم‌گیری پیدا کند،

در آن ماه اتفاق عجیبی برایتان رخ می‌دهد؛

مثلاً خرابی اتومبیلتان یا خرابی لوله‌های ساختمان یا هزینه‌های غیر طبیعی دیگر که برای شما به بار می‌آید که

باعث می‌شود آن پول اضافی که نسبت به ماه‌های قبل به درآمدتان اضافه شده است را از شما بگیرد و

درآمد شما را به سابق برگرداند. قطعاً شما نیز مسائل مشابه این چنینی را تجربه کرده‌اید.

در واقع در تک‌ تک ابعاد زندگی‌مان یک چنین ترموستاتی وجود دارد که

عدد آن روی شخصیت فعلی ما تنظیم‌ شده است و از آن عددی که ترموستات ذهنیمان نشان می‌دهد هرگز نمی‌توانیم بالاتر یا پایین‌تر برویم.

این واقعیت در تک‌ تک ابعاد زندگی ما صادق است،

چه از لحاظ درآمد،

روابط اجتماعی،

سلامتی،

ثروت،

ازدواج و… .

تا زمانی که ما نتوانیم شخصیت درونی خود را تغییر دهیم شرایط زندگی‌مان تغییری پیدا نخواهد کرد.